ای ز عکس رخ تو ، آینه ماه


شاه حسنی و ، عاشقانْت سپاه

هر کجا بنگری ، دمد نرگس


هر کجا بگذری ، برآید ماه

روی و موی تو نامهٔ خوبی است


چه بود نامه ، جز سپید و سیاه

به لب و چشم ، راحتی و بلا


به رخ و زلف ، توبه ای و گناه

دست ظالم ، ز سیم کوته به


ای به رخ سیم ، زلف کن کوتاه !